به تازیانه میبندم خاطراتم را و
باران خون میشود
هذیان دلم،
بتّر از رگبار..
و من،
زیرِ چترِ واژه،
فسانه میسازم و تندیسِ دلتنگی قاب میکنم
کنج این ویرانه.
"
باران خون میشود
هذیان دلم،
بتّر از رگبار..
و من،
زیرِ چترِ واژه،
فسانه میسازم و تندیسِ دلتنگی قاب میکنم
کنج این ویرانه.