معجزه‌ی آفتاب!
"
1.
به هوای تو خیالی شده‌ام...
به خیال تو،
هوایی؟

2.
دل‌بری و دل‌نشینی...
عزیزم!
خانه به دوشی تا کی؟

3.
معجزه‌ی آفتاب
سنگین شدن سایه‏‌ات بود!
سنگینی‌اش را
بینداز روی دوش من و
با آهنگ قدم‏‌هایت
به خلوت خفته‏‌ی خیال بر مرا...

پی‏ نوشت: این عروسک‌ها، برای پراندن کلاغ لباس مترسک بر می‌کنند.
گرچه از بدلباسی گریزانند، گرچه پوزه‏‌ها را به خاک می‏‌مالند،
خودمانیم؛ قمریان را نیز می‏‌رانند...
(بهتر است فارسی بنویسم! این نوشته‏‌ها دقیقاً همان‌هایی نیست که دفترچه‌ی مرا سیاه کرده‏‌اند.)
"
بازگشت به نوشته‌ها