کمی از خاطراتم
دفن کردهام در باغ بیخیالی؛
گاهی سر مزارش فاتحهای میخوانم
و گاهی
عصرهای جمعه
به طواف دلم میروم؛
اشکها
پاکتر از آب مقدس
شیطان را بدرقه میکنند،
میمانم من
و لبخندی
که یادگار آخرین حضور توست... .
"
دفن کردهام در باغ بیخیالی؛
گاهی سر مزارش فاتحهای میخوانم
و گاهی
عصرهای جمعه
به طواف دلم میروم؛
اشکها
پاکتر از آب مقدس
شیطان را بدرقه میکنند،
میمانم من
و لبخندی
که یادگار آخرین حضور توست... .